شوهر ومادر شوهر

اره تو بیخودی دعوا رو شروع کردی حالت خوب نبوده 

وقتی زنگ زدن گفتن بیا ببر یعنی ببر برا همتون دیگه 

تو باید میگفتی یکمم برا بچه بیار 

خودتم که میگی دوس نداری صرفا برا بچه میخواستی 

دعوا واقعا لازم نبود 

چند وقته ازدواج کردی 

ببین یه چیزی خواهرانه بهت بگم 

زندگی مشترک پر از تنش هست  وهیچ کدوم باب میلت نیس 

اگه بخواین سر هر چیز کوچیکی این رفتار رو انجام بدین کم کم احترام ها از بین میره، روابط تون سرد میشه، حرمت ها شکسته میشه و در اخر مثل دو تا آدم خنثی که بود و نبود تون مهم نیس با هم ادامه می‌دین از روی اجبار اگر جدا نشید 

فقط کافیه یه مقدار بی تفاوت تر باشی، و آینده نگر تر 

یادت باشه حق ترین حرف دنیا رو بزنی اگر به خانواده طرف مخصوصا مادرش بی احترامی کنی هیچ وقت حرفت پذیرفته نمیشه 

و زبون خوش و خنده مرد رو مثل موم می‌کنه تو دستت 

منم اوایل مثل تو بودم ، بعد گذشت ۱۵ سال الان بگم بمیر ، همسرم میگه چشم چون یاد گرفتم چطور بیان کنم 

پس همیشه بخند و آروم صحبت کن ببین چی میشه نتیجه

مگه نذری نبود بعد ببین فامیلشوهر همینن 

سرتو درد نیار اعصاب شوهرتو خردنکن 

نه بابا ببین همه همینن نه اینجا یه مستند میدیدم تو من و تو 

همونجام عروس ومادرشوهر خوب نبودن رسما دعوامیکردن توهین میکردن 

سر لباس سر خرج عقد بعد فهمیدم همه جای دنیا همینه 

پس بگذر 

درکت میکنم 

ولی چاره ای نیست 

اونا دیگه عزیزم مخصوصا شوهرت که حرف بی منطق میزنه و داد و دعوا هم راه میندازه ، تو که هیچ تقصیری نداشتی 

حتما نتونستن بیارن دیگه به شوهرت گفتن بیا ببر 

ما خودمونم عمم و عموم میپزه میریم میاریم اونی که نذری میپزه واقعا سختشه حلیمم پختنم واقعا سخته 

بعد اون همه زحمت پاشه سطل که درشم چفت نیست ببره برا بقیه 

دادن به مادر شوهرت گفتن رفتین از اونجا بگیرین 

که اونم اینجوری شده 

به نظرم این بار واقعا pms روت اثر گذاشته و تند رفتی 

هر چند رفتار شوهرتم بد بوده 

ولی خب میگن بیشتر دعواها وقتی اتفاق میوفته که یکی از طرفین یا گشنس یا خسته