تقریبا پنج سالش هست اضطراب داره دیگه یه مدت بغل خودم خوابوندمش دست به سینه هام میزد میخوابید اون موقع ۳ سالش بود الان عادت مونده سرش شبا دست میزنه تو موقعیت ترس و اضطرابی یا گریه هم میپره بغلم باز میگیرتشون شیر خشکی ام بوده نمیدونم کی و کجا عادت کرد به این صاحب مرده ها امشب باباش سر یه موضوع دعواشرکرد گریه کرد پرید بغلم و باز دست زد
حساسه پدرش داد زد سرش به زور جداش کرد کلی حرفم به من زد چطور ترکش بدم ؟ باباش نمیزاره تراپیست ببرمش خدا لعنتش بکنه