امروز صبح رفتم دندون پزشکی بعد دکترش خیلی آدم ببخشید سنگدل و بی رحمی بود یه آقایی اومده بود با دخترش اصلا اوضاع مالیشون خوب نبود دندون دخترش درد میکرد دختره گریه میکرد خیلیی دکتر معاینه کرد بود میشد با کشیدن و بخیه انگار لثش مشکلی داشت نیاز به بخیه داشت شده بود یه تومن بعد پدره نداشت کارگر بود میگفت بخدا ندارم میشه شناسنامم بزارم دوشنبه بیام پولتون بدم دندونش خیلی درد میکنه التماس میکرد یه وانت هم داشت گفت اصلا کلید ماشین رو میدم لطفا دخترم درد داره گریه هم میکرد زیاد دکتره میگفت نه اصلا قبول نمیکنم فقط نقد کار میکنم خب برو یجا دیگه مگه من خیریه دارم دخترت داره گریه میکنه آسایش بقیه گرفته خب بفرمایید برید جای دیگه مگه یه تومن دیگه چیه نداری میگفت من کارگرم باید صبر کنم پولم بدن دکتره میگفت اصلا بدون پول کار نمیکنم بفرما یجا دیگه وای اصلا داری وقت منو میگیری دلش به رحم نمیومد زنش هم بود آروم رو کرد به من گفت عق نگاه کن با لباسا کارگری پاره پوره اومده اینجا دوباره باید تمیز کنم آخر نه خودش نه زنش قبول نکردن داداشم بود همرام ۵۰۰ تومن داداشم داد ۵۰۰ تومن دیگه یه خانم خیلی باخدا و خاکی آخر مرده گفت شماره کارت بدید برگردونم هیچکس قبول نکرد اصلا آدمای سنگدلی بودن داداشم به اون مغرور بودنش نشست تو ماشین گریه کرد از صبح خیلی حالم بده هوف