دلم خیلی از خدا شکسته . آدمِ بدی نیستم تا جاییک میتونم ب همه کمک میکنم محاله غذا درست کنم و زیا. باشه ب کارگرِ پیرِ توو کوچمون که توو ساختمونِ نصفه نیمه ندم محاله پول دستم باشه کمک ب احدی نکنم اهل نذرو نذوراتم. یه سقط داشتم بعدم فهمیدم سپتوم رحم دارم بعد ک عمل کردم اونم توو غربت تنهایی با کلی غم و دلتنگی تمامِ آرزوم یه بچس با اینک ماهه اول اقدام باردار شدم و سقط شد اما بعد عمل سپتوم و استراحت الان ۳ ماهه اقدامم اما نتیجه نمیگیرم همش حس میکنم قرار نیس مادر شم کارم شده گریه این ماه اولین باره عقب انداختم مطمئن بودم باردارم کلی علامت داشتم اما باز پریود شدم انقد گریه کردم واقعا من انقد بدم ک با اینهمه درد خدا حتی منو لایقِ مادر شدن نمیدونه . همه بچه ب بغلن حسود نیستم میگم خب ب منم بده
عجله نکن.خدابزرگ.استرس از خودت دور کن.خود استرس ضرر داره
اصلا ناراحتم خیلی . طرف رو میشناسم چون بچش دختر بود سقط کرد من یعنی انداره ی اون ارزش ندارم مادر شم منی ک حاضرم ده تا بهم دختر بده اما بده تنها سلامت باشه اصلا ب فکره جنسیت نیسم .من انقد برای خدا بنده ی بدی ام؟
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم سخت نگیر تازه عمل کردی فعلا به خودت استراحت بده هم بدنتو قوی کن هم روحیه تو بچه مامان قوی میخواد ، به وقتش میاد میبینی خدا اون وقتی که انتظارشو نداشتی بهت داد
من که دیگه اعتقادمو از دست دادم بهش اینقدر بد بیاری آوردم اینقدر آدمایی که بهم آسیب زدن سالم و سلامت هستن که فهمیدم طرف آدم بداست اون دنیا حق ندارد منو مجازات کنه چون این دنیام جهنم زجر بود
تاپیک اولم مال من نیست مال خواهرمه .بخاطر نداشتن سیمکارت دیگه با این کاربری اومدم با سیمکارت شوهر مامان بابا داداش خواهر دوست همه ی دور اومدم و ترکیدم، متولد ۸۴ نیستم