خانمایی ک شوهر بد دارین

اسی اینجا مقصر تویی

 تو اگه قصدت جدایی باشه از جات بلند میشی میری تخم مرغ درست میکنی  سقط هم شد به درک.   البته امیدوارم شوهرت بیاد آشتی و دیگه ناراحتت نکنه بجه ات هم سلامت به دنیا بیاد

نگران نباش چیزی نمیشه  منم جفت پایین بودم و استراحت مطلق و همش هم بالا میاوردم و عصاب خوردی و دعوا و گریه بود کارم ... الان که رسیدم ماه آخر میگم اون اولا و راحت بوده انقد که سنگینی و بدن درد و کلافگی دارم، شوهرا هم همشون اینجورین یکبار چیزی نمیگن دو بار چیزی نمیگن سوم بار میگن عجب غلطی کردیم از این زن بچه آوردیم ، مردا مثه زن ها حس پدر شدن و بچه دار شدن ندارن مث زن ها عشق مادر شدن نیستن بیشتر فکر آرامش زندگی هستن ، زیاد ادا در بیاره آدم میگن میخاستی نیاری بچه  برای ارضای حس مادری خودت بوده منت هم می‌زارن سرت ک بچه دارت کردیم

حرف بدی نزدی اما لحن گفتنش بد بود 

من یه بدترینشو دارم خدا بحق حضرت علی لعنتش کنه دوتا بچه دارم یه پسرک ۵ ساله و یه دختر ۴ ساله اینقدر پسرم با لگد زد با بالشت محکم زد نزاشت بچم گریه هم بکنه ،دیوونه شده فقط با زدن آرام میشه بچهارو کشته پسرم هفت ماهه بدنیا اومده خیلی بدنش ریز و لاغر و ضعیفه این بچه رو کشته 

😐وا

حس تنفرتو درک میکنم منم اکثر اوقات همینم

تو هورمون هات به همه 

بهتر بود بهتر میگفتی که ویار داری بالا میاری تو خودتو بذار جای اون 

همین که غذا درست کرده خیلیه با این رفتار اون که حالیش نیست گفته لابد من بد پختم 

شوهر. منم همینه همیشه میگه بچه بزرگ شد خوته ی بابات ولی از ته دلش نیست خودش نیگه تو عصبانیت نمیتونم کنتزل کنم. 

میدونم سخته ولی لطفا درکش کن او الان باید محیط خشن کار را تحمل کنه، تو خونه کمک کنه، استرس مخارج داشته باشه، استرس بچه حالا چی میشه 

بچه به دنیا میاد، میخنده و کنار هم خوب میشین باهم