مامانم از صبح رفته بیرون
بابامم زندانه
از بچگی انقدر سختی کشیدم که روانم ریخت بهم کلا
تراپیست دارو تجویز میکنه ولی من نه میرم نه میخورم چون تراپیست برای ادمیه که اطرافش اروم باشه
سوال من اینه مامانم کجاست؟
واقعا تازه به این پی بردم که هر مادری مادر نیست
تاحالا هزار بار فرستادیمش کمپ
ترک نمیکنه ک نمیکنه
خیلی خوشگله از حق نگذریم
همه میگن همچی به کنار فقط بخاطر خوشگلیش جلوشو بگیر مصرف نکنه انگار من خدام
اگه بخوان طلاق بگیرن بابام مهریه از کجا بیاره بده
باید خونه رو بفروشه اگه بخواد مهریه شو بده
اواره خونه ی این اون میشیم
طلاقم که نمیگیرن حتی من راضیم اواره شم ولی طلاق بگیرن بابام که بیاد هر روز جنگ هر روز دعوا همش اعصاب خوردی روانی کنندست این وضع