من عقدم خانوادم جایی رفتن دیشب خونه نبودن موندم خونه مادرشوهرم شوهرم صبح بهمگفت چای درست کن بعد ک اومد بخوره با حالت طلبکارانه ای گفت چرا انقد چای سنگینه بو چای جوشیده میده گفتم من چای خونه شمارو بلد نیستم گفت یه چای درست کردنم بلد نیست گفتم همینی که هست براش چای عوض کردم داشتم عوض میکردم یکم از چای ریخت رو اپن با دستگیره پاکش کردم با عصبانیت گفت اونو با دستگیره پاک نمیکنن گفتم به فدای سرم تو هنوز شعور نداری وقتی چیزیو برات درست میکنم جای تشکر فحش بدبیراه نگی گفتم من دیگه خونتون کار نمیکنم دیگه به من ربطی نداره یهو طرفم حمله کرد خاست من بزنه بعد نیم ساعت بعد اومد عذرخاهی واقعا باید عذرخاهیشو قبول کنم بهش میگم منو ببر خونمون نمیبره حق داشت بخاطر یه چای اینجوری بکنه؟
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
آخه بادستگیره؟بعدم بایدسلیقشو بشناسیدیگه اگه اون با داد واخم حرف زد توباخنده وناز یه چشم بگو وقلبشو صاحب بشو اینومیگن سیاست نه اینکه یکی اون بگه یکی تو