شوهرم رفته شهر دیگه من خونه مامانم بودم حالا فعلا یکی دوماه قراره شهر دیگه باشه پنجشنبه جمعه ها میاد خونه
هعی زنگ و پیام که بیا خونه ماهم بمون منم اومدم یه شب موندم دیدم داره ناراحت میشه حالا شبا موقع شام میام دوباره صبح پا میشم میرم خونمون
صبحا تا ساعت یازده میخوابه من عادت دارم زود پا میشم بیدار میشم میشینم گشنه ضعف میرم تا بیدار بشه من برم خونمون نگه بی خبر گذاشته رفته
شبا تا ساعت 3صبح بیدارن صدای تلویزیون از وقتی صبح تا شب تا موقع خواب تا ولوم 50بازه مغزم رفته شبا واقعا سردرد میشم دخترش جیغ جیغو و لجباز برادرشوهرم یکسره دادو بیداد میکنه سر دخترش همش جنگ اعصاب جاریم دخترو میزنه همش دعوا جنگ سرو صدا