ی دوستی دارم حدود سه ساله همسایمونه
دوسال و نیمه ک دوستیم ،دوست نه ها از اونا ک هرروز پیش هم دیگه هستن
همیشه پیام میداد تنهام بیا خونمون
از وقتی باردار شدیم باهم بودیم بچها دنیا اومد باهم بودیم بچهامون الان نزدیک دو سالشونه ینی هرشب یا اون میومد پیش من تا شوهرم نبود یا من میرفتم ،جوری ک اگر اونو تو کوچه میدیدن مطمین بود میاد پیش من
کلی ماجرا باهم داشتیم ولی همچنان باهم روراست و یک رنگ بودیم
این دو هفته پیداش نشد فک کردم رفت خونه مادرش ،بعد خودش پیام داد چ خبر و این حرفا گفتم نبودی خونه مامانت بودی پیام ندادم گف ن خونه مامانم نرفتم و یکمی صحبت کردیم
چند شب رفت پیش همسایه هامون نشست ،من دم کوچه نمیشینم ،هرچی دم در خونمون دیدمش هیچ خبری نشد ک بیاد پیشم ،دو شب اینجوری گذشت ،بهش گفتم چیزی شده گفت ن فرداش ی نیم ساعت اومد پیشم بعد گفت من میرم ی چند دیقه پیش زنا بعد میام پیشت تو همین حین من لباس پوشیدم رفتم سر کوچه گفتم بریم دور بزنیم با بچها گفت تا لقممو بخورم(برا اربعین ساندویج میدادن) منم برگشتم خونه قرصمو بخورم ،دم در خونه وایسادم تا بیاد بگو ی ساعت ،بگو دوساعت ،بچمو بردم خابوندم برگشتم دم در ،ی ربع دیگه سرپا منتظرش بودم دیدم بلند شد ،بچشو برداشت و رفت سمت خونشون ،چون مطمینم دید منو اصلا حالم بد شد
فردا شبش من با زنای دوستای شوهرم جمع شدم رفتم بیرون برگشتنی دوستم دید من گفتم میای پیشم گفت ن میخام برم خونه ،یکساعت بعد ک رفتم درو واسه شوهرم باز کنم هنوز تنها نشسته بود سرکوچه چن وقت بعدش پیام داد بیا بچهارو ببریم پارک گفتم دو سه ساعت دیگه تا هوا تاریک شه الان گرمه پسرمم خابه گفت باشه،وقتی اماده شدم پیام دادم گفت من بچمو برد پارک الانم با زن همسایه دارم میرم پیاده روی از اون وقتم هرشب داره میاد پیش زنای کوچه میشینه ک اصلا ازشون خوشش نمیاد ولی حتی ی پیام ب من نمیده ک بیا باهم قدمی بزنیم
حس شما چیه ؟ چ برخوردی کنم؟ اگر ی وقت دوباره فیلش یاد هندستون کرد بگم از رفتارش ناراحت شدم ؟
هیچ اتفاقیم نیوفتاد ک بگم چیزی شده ک سرد شده