بچها من وکیلم ینی کارآموز وکالتم
من امروز دادگاه بود .. استرس ی موضوعی رو داشتم
وایستاده بودم جلو در شعبه منتظر قاضی ک بیاد
ی نیم ساعتی منتظر بودم از شدت استرس نمیتونستم بشینم
بعد دوتا آقا اومدن یکیشون تپل و اون یکی خوشتیپ و ورزشکار
تپله رف داخل شعبه اون یکی گوشه سمت راست دوتا صندلی تک نفره بود نشست.. یکم گذشت آقادتپله هم اومد کنارش نشست
سمت چپ هم نیمکت خالی زیاد بود ولی ی ذررره دور تر بود
نگاه سنگینشو حس میکردم روم ... ینی نگاش میکردم اونم نگاه میکردم خوشتیپخ منظورمه🤣🤣🤣
من همچنان وایستاده بودم یهو اون خوشتیپه پاشد گف بفرمایید بشینید خانم
من گفتم ن راحتم ممنون اونم دوباره نشست سرجاش
یکم بعد قاضی اومد من رفتم داخل ی ربع کار داشتم اومدم بیرون ک چشم خورد اون دونفر هنوز سرجاشون نشسته بودن
از طبقه با پله رفتم رسیدم طبقه همکف ک یکی صدام زد گف ببخشید خانم ک دیدم خوشتیپه هس
گف میشه شمارتونو داشته باشم برا ی پرونده ای
گفتم موضوعش چیه
شرو کرد توضیح دادن منکه نفهمیدم
بعد کیفمو نگا کردم گفتم فک نکنم کارتم همراهم باشه حالا الکی
بعد گف بگید حفظ میکنم 🤣🤣🤣
منم دیگه کارتمو بهش دادم
من خیلی پیش میاد تو دادگاه ازم سوال میپرسن شماره میگیرن
ولی این واقعاااا فرق داشت 🤣🤣🤣
ب خواهرم گفتم فک کنم هوَل بود چون نگاه میکرد همش .. اونم گف مگه هر کی نگات کنه هوله 🤣🤣🤣