دیشب سر ی موضوع دیگ بحثمون شد
یهو گفت منه خرو بگو میخاستم فردا باهات بیام دانشگات کاراتو بکنی تنها نباشی حتی ی درصدم کارات درست نشد الکی نرفته باشی بعد تو اینکارو میکنی
بعد منم گفتم منت سرکاری ک نکردی و اینا دیگ بحث بالا گرفت منم گفتم اتفاقا خوب شد نشونم دادی هیجا روت حساب نکنم پس فردا منتشو سرم نزاری مگرن من مثل بقیه دحترا و دوستام نیستم کارامو بندازم رو دوش تو
بعد خیلی ناراحت شد گف بخدا منت نزاشتم و ال و بل
بعد الان گفت ک اره فردا بریم دانشگات اینا
گفتم لازم نکرده خودم میتونم تنهایی انجامش بدم
بعد گف ینی چی چرا کشش میدی گفتم ن بحث تموم شده فقط دیگ ازت چیزی نمیخام همین!
انقدر دلم چرکی شد از حرفش ک حد نداره
شانس ندارم دیگ مردم چ کارا واسه دوست دختراشون نمیکنن بعد این سر همچین چیز چرتی منت سرم میزاره