2777
2789
عنوان

تو دهن مهمونامون نگاه کردم چند تاش دندون نداشتن

| مشاهده متن کامل بحث + 457 بازدید | 40 پست
اره

آخی خدا کمکش کنه 

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

آخی خدا کمکش کنه

مرسی.الان دیگه روکش کرد خداروشکر

من همیشه توهرشرایط خداروشکر میکنم وهمیشه ازحسادت وحاشیه فراری هستم..خداروشکربابت هرچه داد وهرچه نداد که داده ها نعمت ونداد ها حکمت خداوندهستن

مرسی.الان دیگه روکش کرد خداروشکر

 بازم خداروشکر 

میگم روکش بزنن تابلویه که روکشه ؟

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
بازم خداروشکر میگم روکش بزنن تابلویه که روکشه ؟

معمولا مشخصه دیگه 

من همیشه توهرشرایط خداروشکر میکنم وهمیشه ازحسادت وحاشیه فراری هستم..خداروشکربابت هرچه داد وهرچه نداد که داده ها نعمت ونداد ها حکمت خداوندهستن

معمولا مشخصه دیگه

بازم خوبه هرکس یه مشکلی داره دیگه 

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
بازم خوبه هرکس یه مشکلی داره دیگه

درسته

من همیشه توهرشرایط خداروشکر میکنم وهمیشه ازحسادت وحاشیه فراری هستم..خداروشکربابت هرچه داد وهرچه نداد که داده ها نعمت ونداد ها حکمت خداوندهستن

😂😂😂😂

چیه ؟

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
هیچی حرفت برام خنده دار بود با دندونای ملت چیکار داری اخه😁😁😁

نمیدونم جدیدا مغزم اینجوری شده حساس به دندون 

خانه دل تنگ غروبی خفه بود مثل امروز که تنگ است دلم پدرم گفت چراغ و شب از شب پر شد من به خود گفتم یک روز گذشت مادرم آه کشید زود بر خواهد گشتابری اهسته به چشمم لغزیدو سپس خوابم برد که گمان داشت که هست این همه درد در کمین دل آن کودک خرد ؟ آری آن روز چو می رفت کسیداشتم آمدنش را باورمن نمی دانستم معنی هرگز را تو چرا بازنگشتی دیگر ؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792