امروز مامانم حالش خیلی بد شد یه لحظه تموم کرد با شوک برگشت اون لحظه ها فقط به این فکر میکردم که میشه یه بار دیگه حرف بزنه میشه یه بار دیگه بگه ملیح دختر خوشگلم ... اون لحظه ها به خودم میگفتم چقدر زود دیر میشه مامان من که برگشت الان کنارمه ولی قدر عزیزاتونو بدون قدر مامانارو بدونین ... به خودم قول دادم ازین به بعد خیلی بیشتر و بهتر دوسش داشته باشم خدایا مرسی که دوباره بهم هدیه دادیش بابت این هدیه بزرگ ازت ممنونم