بدنرین خیانتی که شوهرم در حقم کرد خیانت وحشتناک

من وسواس فکری شدید دارم به همسرم شک کردم حدود سه ماه پیش رفتم تو اتاق سه تا بسته کاندوم داشتیم و سه تا رو جعبشون میخوندم وقتی اومد تو اتاق من جلوش یکی از بسته ها رو بسته هارو تاریخشو نگاه کردم و اون گفت از اینا دو بسته داریم منم بهش گفتم نمیدونم در صورتی که ۳ تا بسته داشتیم و خوشم نمیومد توضیح بدم براش چون من ۳ ماه قبلترش بهش تهمت زدم که رفتی با همکارت خوابیدی و کسی رو اوردی خونه و واقعا هم تهمت بود و درگیر وسواس خیانت شده بودم به شدت و حوصله جواب دادن بهش که چتد بسته اینجاس نداشتم اونم رفت بیرون و من اونو گداشتم کشو و رفتم بیرون اتاق بعد چند دقیقه گفتم سر اینا نمیری چون جاشونو علامت گذاشتم  فرداش رفتم تنها تو خونه شمردم ۹ تا از کاندوما مصرف شده بود اول ازدواجمون و دیگه سراغشون نرفته بودیم به شوهرم نگفتم دیگه من رفتم اینارو شمارش کردم اصلا حرفی نزدم گذشت و من به شوهرم شک کردم نکنه رفته سرکاندوما  قلقک شدم رفتم شمردم دیدم به جای ۹ تا ۱۹ تا مصرف شده یعنی از اون روز تا حالا ۱۰ تاش کم شده شوهرم مبگه به خدا من دست نزدم تو اشتباه شمردی منم از بس فکر کردم مردم هی فکر کردم هی فکر کردم یه دفعه چند شب بعدش دیشب یادم اومد یه قضیه ای از روز شمردنم که گفتم ۹ تا کم شده یادم اومد که اره تو یه بسته ها ۸ تا بوده و ازش واقعا کسر شده و الان ۵ تاس یعنی یه دلیلی اومد که اثبات میکرد اینطوریه و چون داشتم پنیک میشدم از ترس الکی دلداری میدادم خودمو الکی الکی و گفتم فردا پیگیر مبشم ولی این موضوع یادت نره ولی در عرض دو ساعت بعد یادم رفت چی بود اون دلیلی که ثابت میکرد کاندوما ۸ تا بوده یا ۹ تا بوده دقیقم فرداش یادم نمیومد ۸ یا ۹ و هی هر جی فکر کردم دلیل ۸ تایی بودن چی بوده نفهمیدم و هنوزم نمیدونم واقعا ۸ تا بوده یا ۹ تا حالا شده ۵ تا یا از اول ۵ تا بوده دیگه هم تا الان به امروز یادم نمیاد شوهرم میبینه من هر روز دارم اب میشم خودشو کشته بریم مشاوره با مشاور حرف بزنیم حالا نوبت گرفتیم ولی طول میکشه تا نوبتمون بشه بهش گفتم میخوام به یکی دردم رو بگم میگه برو به پیرزن همسایه یا مامانت بگو اینطور شده تا اونا کمکت کنن من که هرچی میگم باور نمیکنی امروزم هی میگفت همسایه اومد برو پیشش بهش بگو به پیرزنه بگو جای مادربزرگمی راهنماییم کن وای چرا انقدر این مرد داره خیانتش رو میپیچونه خسته شدم ازش دائم تو هوش مصنوعی مینویسه راهکار بده بهم من زنم وسواس داره فکر میکنه خیانت کردم چجور ارومش کنم فکر میکنه من بعدا که میرم سر گوشیش  میرم اینارو تو گوشیش میخونم و کوتاه میام خیلی احمقه خیلیییی