با شما
با گیر دادن و‌اون کار کن و‌نکن مردا درست نمیشن باید یک ذفتار دیگه داشته باشی و برای رفتن خونه جاریت زمانی که خونه هست خودش هم باید اقدام کنی
تماس بگیزی بگی داریم میایم‌خونتون
ابن که پیش همین بگی به نظرم درست نیست
رفتار جاریت اصلااا درست نبودا اما کار خودت هم اونطور نبوده که اون فرد رو‌مجبور کمه که احترام بزاره
حق داری ولی شوهرت بخاطر علاقه به برادرش که مریضه به زن و بچش کمک میکنه فکر نکن که بخاطر خود جاریه بخاطر یه آدم بیشعور با همسرت دعوا نکن اون از خداشه که شما دعوا کنید
همین جاری 2 سال پیش ما خونه خریدیم رفته بودیم خونشون بی دلیل بی جهت. بدون هیچ گونه کدورت قبلی یه کلمه باهامون حرف نزد. ده دقیقه نشستیم دیدیم محل نمیده بلند شدیم تا 1 سال و نیم خونشون نرفتم. هر جا دیدمش رومو برگردوندم. رفته بود گفته بود فلانی منو دیده محل نداده یا خونمون نمیا. آخر مجبور شد خودش اومد آشتی کرد بعد اون خوب بود تا الان دوباره بی دلیل اینجوری شد. الان هم فکر میکنم چون ماشین عوض کردیم اینجوری شده نمیدونم
وقتی طرف ده ساله زمین گیره
اومده پارک نفس بکشه
اگه دوست داشت میگفت بفرمایید خونه
بدبختی مردمو ندارید تا درک کنید
پسرشم چون باباش بالا سرش نیس
عموش وظیفشه کمک کنه
منتی ام نیس
بخاطر شارژرم نبوده
مردمو درک کنید
نمک نپاشید روی زخمشون
این درست جاری خیلی سختی کشیده گذشته اش رو میدونم ولی میگم حق من این نبود. اگر به‌خودم تنها گقته بود این حرفا رو اینقدر سختم نمیشد. جلوی جمع بهش احترام گذاشتم گفتم وسیله نداری ببریمت اینجوری مزدم رو داد. نباید که عقده هاشو سر کسی خالی کنه که ماه تا ماه همدیگه رو نمیبینیم
