2777
2789
عنوان

به نظرتون خواستگارم پریید

157 بازدید | 27 پست

من دانشجو سال آخرم امروز یکی از کسایی که قبلا حرفش شده راجب ازدواج قرار بود باهم آشنا بشیم قرار شد با خانواده هامون توپارک قرار بزاریم و رفتیم پسره مهندس عمرانه خونه ماشین پول همه چی داره ولی وقتی وقتی حرف زدیم گفت که من دوست ندارم خانمم کار کنه وقتی همه چی هست بشینه تو خونه بره باشگاه بره خوش بگذرونه واسه من تایم بزاره ولی من بش گفتم میخوام کار کنم هرچند نیازی به پول نباشه دوست دارم تو اجتماع باشم گفت اشتباه میکنی گفتم ترجیح میدم از اشتباهاتم درس بگیرم بهش گفتم تو از کارمند خانمت خوشت بیاد بری خواستگاری بهش بگی نرو سر کار قبول میکنه؟ ساکت شد و فکر کنم خوشش نیومد از حرفام مامانم بعدش که فهمید اینارو بهش گفتم ناراحت شده میگه خاستگار به این موقعیت خویو از دست دادی این چه طرز حرف زدن بود وفلان ...

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

شاید الان ناراحت بشین ولی اگر قبول میکردی بعد یه مدت دلت میخواست بری سرکار باز دعواتون میشد مشکلات بیشتری بود ایشالله که کنار اومده باشه و بیاد خاستگاری رسمی

💍♥️

وقتی علاقه به کار کردن داری نمیتونی با این آدم ازدواج کنی ولی اگه ازدواج میکردی در رفاه بودیو بت خوش میگذشت😂🙂

-اختاپوس: فقط یه احمق،وقتی هیچ چیز خنده داری وجود نداره میخنده.‏+پاتریک: تو دنیایی که چیزی واسه خندیدن نداره همون بهتر که احمق باشی

عزیزم گیریم که از دست بدی!

آزادیتو خریدی باهاش!


مردی که تو رو در حد اینکه دستت تو جیب خودت باشه آدم حساب نمیکنه، هرچقدرم ظاهرش و موقعیتش قشنگ باشه از درون یه کیسه زباله گندیده‌ست که مثل نیاکان عهد بوقیش فکر میکنه


توی دهه ۳۰ و ۴۰ که مادربزرگ من ازدواج کرده، شاغل بوده (پرستار)، فعالیت اجتماعی داشته و پدربزرگم کارمند بوده

هیچوفتم منعش نکرده از این قضیه

از پدربزرگ خدابیامرز متولد سال ۱۳۲۰ منم کمتره یعنی این آقا مهندس؟

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
عزیزم گیریم که از دست بدی!آزادیتو خریدی باهاش!مردی که تو رو در حد اینکه دستت تو جیب خودت باشه آدم حس ...

نه ببین بحث این نیستا که بگم منو محدود میکنه میگه چرا وقتی به پول تیاز نداری مبخوایی بری سرکار 

نه ببین بحث این نیستا که بگم منو محدود میکنه میگه چرا وقتی به پول تیاز نداری مبخوایی بری سرکار

اتفاقا بحث اینه که تو رو محدود میکنه

کی میگه تو به پول نیاز نداری؟

اینو تو گوشت فرو کن که پول تو، پول توعه، پول شوهرتم مال خودش

همونطور که تو اراده کنی پولتو خرج خونه زندگی نمیکنی، شوهرتم میتونه تو رو محتاج یه قرون دوزار نگه داره و یه پاپاسی هم خرجت نکنه

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
اتفاقا بحث اینه که تو رو محدود میکنهکی میگه تو به پول نیاز نداری؟اینو تو گوشت فرو کن که پول تو، پول ...

چقدر عقایدمون شبیهه به همه ولی تو نمیدونی چقدر مامانم داره بهم گیرررر میده چقدر تو ذهنم کرده داره سرزنشم میکنه 

بد نبود عزیزمولی چرا فکر میکنی شاغل شدن تو متاهلی راحتهشبیه خانوما میشنستی راحت تو خونهکار چیه به خد ...

نمیدونم شایدم من اشتباه کردم که الان  میپرسم  ولی خبآیا این حرف من باعث میشه سمتم نیاد ؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792