جون عزیزتون بیاید

باهاش کنار بیا

بله، بیشتر شما مادر شوهر را مار هفت خط تصور کردی برای خودت، هرچی گفت بگو چشم در ظاهر، باهاش لج نکن، کلی جلوی خوش تعریف خودش رو بکن، بگو چقدر من شانس دارم که شما رو دارم، بهش محبت کن، سخته ولی شدنیه، بعد کم کم هم تو توی دل مادر همسرت جا می گیری، هم اون توی دل شما، زندگی میدان جنگ نیست، گاهی آدم باید کوتاه بیاد

همشون همینن.کل کل نکن ولت می‌کنه 

خودت باش قرار نیست کاری کنی

آدما بمرور زمان تو رو میشناسن

عزیزم مادرشوهر منم ی جوری غیبت منو کرده که همه منو عفریته می‌دونن و اونو فرشته چرا چون تو غیبت کردن ماهر شده و من نمیتونم از خودم دفاع کنم کل طایفه شوهرم منو ی زن بدجنس میبینن .اما برام دیگه مهم نیست واگرارش  کردم به خدا و انشالله تقاص پس بده

بی خیالش شو 

این مدلا عین ضبط میمونن 

هی زر زر می‌کنند 

یه سری مادرشوهرم جلو مادرم داشته بد منو میگفته

یه ساعت وراجی میکرده 

مادرم گفت تهش منم گفتم خدا مرگش بده (مادرشوهرم خیلی لهجه داره مادرم متوجه نشده منو میکه فک کرده یکی دیگه رو میکه)

وای 🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂

خواهش میکنم، یه سیاست زنانه یادت میدم خوب گوش کن، همیشه پیش همسرت تعریف و خوبی مادرش رو بگو، هرچند از ته دل نباشه، بعضی از وقتها خیلی به ندرت اگه ناراحتی از مادر همسرتون، به همسرت این جوری بگو: من مامان رو خیلی دوست دارم خیلی قبولش دارم ولی امروز یکم دلگیر شدم ازش ولی مهم نیست چون خوبی هاش خیلی زیاده، همین، بعدهمسرت ازت می پرسه چی شده، با کمال احترام و با روی خوش بازگو کن، همین، دیگه ادامه نده، هر وقت که از خونه مادر همسرت برگشتید توی راه از همسرت بابت اینکه شما رو به خانه مادرش آورده تشکر کنید، در خانه مادر همسرتون کمک کنید بیکار نشینید، اگه یک زمان مادر همسرتون خواست غیبت شما رو به همسرتون بکنه، همسرتون باور نمی کنه چون شما همیشه خوبی مادرش رو گفتید در نتیجه یه جایگاه ویژه نزد همسرتون دارید، موفق باشید و با سیاست

نه نگو منم مادرم مادرشوعره بخدا عروسامون رو چشماشن جوری که وقتی عروسامون بگیم امروز خونه مادرم دعوتن ذوق مرگ میشن ..کلا با عروسامون پارک می‌ره  گردش دور دور خیلیم بهشون خوش میگذره

استثنا همیشه هست