اینقدر ازش عصبانی ام بخدا حد نداره میگه ماهی سه تومن میدم بیا نگهش دار سرکار میره بابام بفهمه خیلی ناراحت میشه به بابا مامانم نگفتم اصلا بخدا این با داداشم ازدواج کرده بود حتی جهار نداشت خونه ی داداشم طلا النگو دید بعد این برداشت به من اینجوری گفت من تازه خودم کار دارم سر کار میرم کار آموز وکالتم منم خوب کفتم بهش گفتم عزیزم خواهرت بیشتر از همه ی ما نیاز داره به اون بگو بیاد