منو شوهرم دوست بودیم قبل عروسی تقریبا ۳ سال تو اون مدت چند بار اومدن خاستگاری خانواده من مخالفت کردن و اخرش شد.الان یک سال و خورده ای از عروسیمون میگذره
من با خونه پدرشوهرم تقریبا ۱۰۰_۱۵۰ متر فاصله دارم
اینم بگم ک پدرشوهرمن تو کل عمر شوهرم ی هزار تومنی نداده حتی شب عروسیمون پول ی ماست رو هم نداد ینی هیچی هیچی هیچی صفرررر صفررر
ی ماه بعد عروسی با پول طلاهای دوران عقد و پس اندازمون ی ماشین تقریبا صفرم خریدیم و گفتیم این دوران عقد و قبلش این همه سختی کشیدیم با این ماشین ۴ تا مسافرت بریم.
امروز ک خریدیمش ب فرداش پدرشوهر و مادرشوهرم هی زنگ زنگ بیا ماهم ببرید بیرون بیاید روز جمعس بریم گردش
بابا خب عقل نداری اینا ی ماهه ازدواج کردن تازه ذوق ماشبن خریدن دارن شاید دوست دارن تنها باشن؟؟؟
هستید بقیشو بگمممم؟؟؟؟؟؟