منم دقیقا یه عشق بچگی داشتم تو مهدکودک
مهدکودک سر کوچمون بود
اون پسره هم دو کوچه از ما بالاترین
هنوزم میبینمش
۵ روز پیش دیدمش هردو ۱۰ یا ۱۵ ثانیه ای میشد همو نگاه میکردیم که دیگه آخر من راهمو گرفتم رفتم پستمو نگاه کردم دیدم نگاهم میکنه احساس کردم مثل قبلا دوسم داره نمیدونم
یادمه روز آخر مهدکودک اون پیش دبستانی بود قرار بود بره
بهم گفت آدم مهربونی میشم درست مثل تو و اونقدر بزرگ میشم بیام پیشت باز هم بازی کنیم🫠💔
لیوانی که هدیه داده بود بهم هنوز دارم......