این همه سال خوندم از خیلی تفریحات و چیزا گذشتم که میتونستم انجام بدم بعد الانکه سال اخرم بخاطر اون موقع ها چنان زده شدم که اصلا دلم نمیخواد
کلاس کنکور ثبت نامم کردن اصلا رغبت نمیکنم برم سر کلاسا میخوام انصراف بدم عصبیم میکنه اونم وقتی همه شبا کلاسه
فشارم یبار تو عمرم نرفته بود بالا که سر همین چیزا رفت بالا
دلم میخواد از تابستونم لذت ببرم حداقل ازم یه آدم باسواد دکتر که خودش تو تیمارستان بستریه در نیاد
خیلی روانم داغونه
حالم از رشته تجربی و شغل هاش بهم میخوره