بچه ها حالم خیلی بده خیلی من فکر میکردم پول من و اون نداره صدگرم طلا و نزدیک هشتصد میل از حقوقم که جمع کرده بودم بابت خونه رفت، چقدر تلاش کردم چقدر پشتش بودم از بی گریه کردم جونی برام نمونده،بهش گفتم ناراحتم گفت به من ربطی ندارد ناراحتیت چرا به این چیزا فکر میکنی حتما ریگی تو کفشته،منم گفتم بی شرفی اگه دیگه هزار تومان از درآمدم رو خرج این زندگی کنم،ولی دلم آروم نمیگیره خیلی نامردی کرد خیلی