درکت میکنم عزیزم،،،
تو این شرایط تنها راهی که داری اینه که قطع امید کنی از شوهرت،،،،، تو دلت بکشیش،،،، اصلا انتظاری ازش نداشته باش،،، میبینی که خیلی راحت تری
دوست منم شرایطش مثل شما بود،،،
میگفت یه بار نشستم با خودم و قلبم کلنجار رفتم که اون مرده،، انتظاری نداشته باش ازش،،،
میگفت اینجوری زندگیم و اعصابم راحت تره،،، هرچند بازم گاه گاهی از خبانتش میشکنم و نمیتونم فراموش کنم،،،،،،
ولی خب بازم خیلی بهتر شده برام زنذگی و یه جورایی دیوه کاراش مهم نیست برام
م