متنفرم از فاز دپ برداشتن و شبیه آدمای ناامید و خسته که الان زیادن حرف بزنم:)
دنبال ترحم یا بد کردن حالتون نیستم فقط اگه میشه یچیزی بگید بهتر بشم اگه از دستتون بر میاد 🙂❤️🩹
واقعا حس میکنم این دنیا داره خفم میکنه
قلب من طاقت اعتماد نکردن به آدما رو نداره چون ممکنه بدجنس باشن، قلب من طاقت ساعت 8 شب برگشتن بخاطر خطرات جامعه رو نداره، قلب من طاقت دیدن خودخواهی مردمو نداره ،قلب من طاقت نداره با هرکی حرف زدم درک نکنه یا تهِ تهش برای اینکه تظاهر کنه آدم مهربونیه یه تایید تحویلم بده،قلب من طاقت خنده های ساختگی که آدما توی احوالپرسی بهم تحویل میدنو نداره:)
هرچی بیشتر میگذره بیشتر حس میکنم شبیه دخترای همسنم نیستم و این دنیا واسه من نیست...
من دنبال چیدن ستاره هام، دنبال نجات اون آدمی که میخواد خودکشی کنه، دنبال بغل کردن ماه، دنبال خریدن همهی اجناس کودکان کار :)
میخوام فرار کنم...
از این حس غریبم...
از این شهر ساختگی :)
اصلا قراره آروم بشم ؟
خیلی وقته با خدا حرف نزدم دلتنگ اونم هستم ولی دمش گرم همیشه چیزایی که میخواستمو وقتی داد که ذوقشو نداشتم 🙂💔:)