۰
خیلی داری خراب میکنی عزیزم...
نمی‌دونم یه درصد شوهرت و زندگیتو دوست داری یا واقعا صد در صد تصمیمت طلاقه.. بعید می‌دونم آدم بخواد طلاق بگیره و باز مجسمه خونه شو بگیره دستش آواره این ور اون ور شه.. خیییییلی لجباز و کنترلگری و الان علیرغم این که فک میکنی خودت خیلی ناراحت و خسته و عصبانی و ... هستی متاسفانه همسرت خیییلی از خودت خسته تره و کلا یه جورایی بنظر میاد سرد شده نسبت به زندگیتون.. چون واقعا خیییییلی بد و بی سیاست باهاش حرف میزنی.. تحقیر به وفوووور، نگاه از بالا به پایین شدییید! اصلا آدم حساب نمیکنی شوهرتو و خب... قطعا هیچ کس دوست نداره تو زندگی ای باشه که پشمم حساب نمیشه و مدام زیر سوال میره.. در هر حال ممکنه نخوای این زندگی رو ادامه بدی و برات مهم نیست که اینطوری رفتار میکنی اما یه مسأله این وسط هست اونم این که بنا به گفته خودت فعلا شرایط طلاق و جدا شدن رو نداری، پس حداقل تا همون زمان مناسب که میخوای شرایطت مهیا شه تغییر رویه بده و انقد نذار اوضاع رو به وخامت بره.
اول میرم دم در باز نکرد زنگ میزنم کلانتری البته منتظر تماس خواهرمم هستم شوهرش ۴ میره بزنه ببینم اون چی میگه باز فکرامونو بریزیم رو هم یا زنگ بزنه ب خونوادش چون این دفعه اولش نیست از این کارا زیاد میکنه یا خودش زنگ بزنه بهش اتمام حجت کنه یا بگه بیا خونه ما درخواست مهریه بده یا بگه برو تو خونه یا برو کلانتری خلاصه یکاری کنیم
عزیزم فعلا چیزی نگو
از دید اون نگاه کن که زنش یک شب بی خبر رفته بوده
شاید فکر کرده تو رفتی خونه خواهر یا مادرت گه ریلکس بوده
صبر کن ببین چی میشه
دوسش داری یا نه؟؟؟میخای زندگی کنی باهاش یا نه؟.پس جدل نکن
ببین من باز بهت حق نمیدم یه زن شوهر دار شب تا صبح خونه نباشه
من اگ جات بودم خرید ک کردم میومدم دم در خونه میشستم اگر در رو همچنان باز نکرد اونوقت بفکر چاره بودم
صبر کن خواهرت بیاد بزرگترهاتون کع دلسوزن بشینین با هم صحبت کنین
بهت هم گفتم مطنا بهت ناسزا میگه هر مردی بود ناسزا میگفت اون یه حرف زده تو دعوا که حلوا خیرات نمیکنن تو از خونه با لج رفتی بیرون بعد ک زنگ زد دوباره با لج باهاش دعوا کردی اونوقت انتظار داری اون لج نکنه کلید رو ازت نگیره
خب عزیزم از اول لج کردی
جای زن و مرد تو جامعه ما عوض شده زن معمولا نرم خو و چرب زبون‌هست وقتی شوهرت عصبیه روی مخش چرا میری؟مگه پسری ؟ تو زنی باید سیاست زنانه داشته باشی تو میتونی با سیاست شوهرت رو هرجور ک بخوای اصلاح کنی مردها اکثرا تربیت پذیرند
سلام عزیزم
الان عصبانی هستی تصمیم نگیر
دیروزم شوهرت از رو عصبانیت اون غلطو کرده
تو ک گفتی قصدت طلاق نیس گلم
با مامور بردن کارو بدتر میکنی
کوتاه بیا
سلام
ب خواهرم گفتم زنگ زد بهش حسابی بهش توپید گفت قرار نیست چون مادر روانی معلوم الحالم این کارو باهاش کرده توام جرئت کنی اینطور کنی من تمام قد پشتشم میارمش پیش خودم تمام حقشم میگیرم. مگه دختر بی سواد گیر آوردی که بخوای خونه نشین کنی منم پارک میرم خرید میرم بعضی وقتا بی حوصله ام تنهایی میرم قدم میزنم مگه سیر گیر آوردی گفته ن آبجی نهار شام درست نمیکنه!!!! حالا چرا اینو گفته؟؟؟ چو میدونه خواهرم رو این موضوع حساسه ک شام و نهار زن باید آماده باشه خواسته ز این نقطه بره تو دل آبجیم!!!! باینکه بخدا ما اصلا بحث نهار شام نداشتیم خواهرمم گفته چ ایرادی داره الان ۲ ماهه من مریضم شوهرم تا سرویس بهداشتی میشوره همه کار میکنه بعدشم باید مواد اولیه باشه ک شام و نهارم باشه دیگه. آبجیم بهم گفت با آرامش برو خونه بدون شکایت چون طلاهاتو برداره کاری نمیشه کرد برو مدارک آزمونت ک نیازته بردار طلاهات اینارو یجا بزار اگر دیدی باز داره ب رفتاراش ادامه میده یروز بی سرو صدا بیا اینجا برو شکایت کن مهرتو بزار اجرا مگه مجبوری تحملش کنی. گفته بود ن فرار کرده از خونه رفته گفته هیچ زنی بدون مدارک و طلاها و شارژرش فرار نمیکنه پس بیرونش کردی خلاصه الان دارم میرم دم خونمون ببینم باز میکنه یانه
عزیزم خوب کردی رفتی خونه شام درست کن قشنگ ولی باهاش قهر باش کاری کن اون بیاد سمتت معذرت خواهی ولی آروم و باوقار رفتار کن خب آفرین
رسیدی خونه عزیزم ؟! چیشد ؟!
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
