یه دختر عمو دارم از بچگی با هم بودیم همش پشتش بودم همیشه در همه حال کلی تفاوت سلیقه داریم ولی من هروقت خاستن بزنند یا اذیتش کنن پشتش بودم ولی هر بار بهم میزد و با خنده رد میشد بدترین بازی هارو سرم در آورد همش برا اینکه با این پسر و اون پسر بیشتز حرف بزنه منو تخریب میکرد عکسمو داد دست دو تا از دوس پسراش برا اینکه بیشتر باهاشون بحرفه یکیو خیلی میخاستم دیوانه وار ۲ سال با هم بودیم رفت شماره اون یکی دختر عموم رو داد بهش اونم رف اونو عقد کرد ولی بازم من هیچی نگفتم همیشه پشتش بودم میخاستن عکساشو پخش کنن پشتش بودم با رلش رفته بود بیرون داشت لهش تجاوز میکرد من رسیدم آوردمش با اینکه ازش کوچیک ترم زد گوشیمو شکوند هیچی نگفتم حالا من پارسال براش تولد گرفتم امسال با اینکه پیش هم بودیم ی تبریک نگف منم تولدشو تبریک نگفتم حالا ناراحت شده میگه خودتو گرفتی و حسودی میکنی و چمیدونم رل زدی محل نمیدی و این چرت و پرت من چیکل کنم