نه مشکلی باهاشون ندارم خوبیم باهم. بعضی وقتا هم که یادشون باشه زنگ میزنن میگن بیا اینجا تنها نمون.
ولی معذبم یک هفته هر شب بخوام اونجا باشم و خب یه سری چیزا اذیتم میکنه مثلا من همیشه ۸شب غذا میخورم که تا موقع خواب هضم شده باشه، اونا تازه اون موقع شروع میکنن ب غذا درست کردن و خب دستپختشون هم خوب نیست متاسفانه :( مثلا دیشب اونجا بودم معدم خیلی درد گرفت از گرسنگی ۱۰ ونیم شام آوردن ولی نتونستم به اندازه بخورم، مقدار لوبیا از سبزی خیلی خیلی بیشتر بود انگار سبزیه قرمه رو به اندازه ۴نفر ریخته بودن ولی لوبیا به اندازه ی ۸،۹ نفر بود و کاملا خورشت خشک و بی آب بود خب من دیشب گرسنه موندم
یا اینکه با خواهر شوهرم باهم تو اتاق میخوابیم اون ۷صبح میخواد بره سرکار از ساعت ۶ گوشیش یکسره زنگ میخوره و شاید باورت نشه آلارم گوشیش جوری تنظیم شده که تا خودش قطع نکنه، قطع نمیشه من باید ۱۰ دفعه صداش کنم بیدارش کنم خودش بیدار نمیشه