2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

آهان خب عزیزم شما شب ها تنها میمونی؟ یا میری پیش خانواده یا کسی میاد پیشت؟

من غریبم توشهرشوهرم میرفتم خونه پدرشوهرخیلی اذیت میشدم ودیگه نرفتم وموندم خونه خودم اگه خونه مامانت نزدیک برو ولی خونه مادرشوهرت نرو منم حرفم این بودکه یه شب دوشب نیست که بیام مزاحمتون بشم یه عمرزندگیه 

گاهی انسانم آرزوست
یک سال و نیمه ازدواج کردم بعضی وقتا شب کاره نمیزاره تنها بمونم یا میزارتم خونه مادرم با خونه مادرش ی ...

از تنهایی میترسی؟ با شوهرت حرف زدی راجع به این موضوع؟

من کسی پیشم نمی اومد حقیقتا یه جورایی هم میرفتم خونه مادرشوهرم ازم کارمیکشیدوخیلی اذیتم میکرد نرفتنم باعث شد دلگیربشه ولی محل نذاشتم توخونه خودم اونچیزی روکه دلم مسخواست درست میکردم وپیش تی وی لم میدادم وهروقت میخواستم اب میخوردم اونجاحتی خجالت میکشیدم برم یه لیوان اب بریزم بخورم

گاهی انسانم آرزوست
از تنهایی میترسی؟ با شوهرت حرف زدی راجع به این موضوع؟

نه نمی‌ترسم 

بارها میگم تو خونه ی خودم راحت ترم 


شهر دیگه ازدواج کردم و فاصلم با خونه ی پدرم ۳ ساعت راه هست 


از ده بار یکبار میتونم خونه ی مامانم بمونم 

دفعات دیگه رو باید خونه ی مادرش بمونم 

و هر چی میگم سختمه گوش نمیکنه 

میگه زنگ بزن داداشت بیاد پیشت بمونه 

زنگ بزن مامانم بیاد بمونه 



من غریبم توشهرشوهرم میرفتم خونه پدرشوهرخیلی اذیت میشدم ودیگه نرفتم وموندم خونه خودم اگه خونه مامانت ...

منم با مادرم اینا ۴۰دقیقه فاصله دارم ولی به پدرشوهرم اینا خیلی نزدیکم پیاده میشه رفت، من اوایل میترسیدم یعنی یه خودم تلقین میکردم که میترسم سر همین دیدم شوهرم استرس منو داره گفتم خب میرم خونه مادرت اینا، بعد دیدم اونجا هرشب بخوام بمونم اذیت میشم آخه یک هفته شب کار میشه

نمیشه که یک هفته تمام اونجا باشم شب. حالا یه شب کار داشتم موندم خونه دیدم نمی‌ترسم اصلا و از اون به بعد هر وفت به همسرم میگم میمونم خونه یا زیاد اصرار میکنه و مجبورم میکنه برم اونجا یا با قهر میره سرکار 

امروزم گفت بیا بریم من گفتم میمونم خونه ناراحت شد با قهر رفت هرچقدرم باهاش صحبت میکنم نتیجه ای نداره

نه نمی‌ترسم بارها میگم تو خونه ی خودم راحت ترم شهر دیگه ازدواج کردم و فاصلم با خونه ی پدرم ۳ ساعت را ...

مثل همسر منه پس

هرچی هم باهاش صحبت میکنم نتیجه ای نداره

بعد برمیگرده جوری حرف میزنه که من خودم راضی بشم مثلا میگه اشتباه کردم رفتم شب کاری اصلا میرم درخواست انصراف شب کاری میدم و ...

چی شده

چیز خاصی نشده عزیزم میخواستم بدونم آقایون دیگه نسبت به این موضوع که همسرشون خونه تنها بمونه چه برخوردی دارن

من به همسرم میگم میخوام بمونم خونه نمیرم خونه ی مادرت اینا، ناراحت میشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792