شوهرم بیرون میره من اصلا بهش زنگ نمیزنم کجایی چیکار کردی اصلا کنترلش نمیکنم مشکلم اینجاست مثلا میاد خونه زنگ در رو میزنه من و بچه ها منتظرش میمونیم بیاد تو خونه میشه نیم ساعت یک ساعت نمیاد توخونه بعد دیگه ما در واحد رو میبندیم میایم تو خونه بعد میاد میگم کجا بودی؟ ما خیلی منتظر شدیم اصلا نگران شدیم
میگه رفتم خونه بابام
( تو یه ساختمونیم با پدرش و خواهرهاش)
یا مثلا عصر هست یهو غیب میشه باز بچه ها هی میگن بابا کو بابا کو میگم شاید رفته خونه آقاجون بعد میفهمیم رفته یه پیج از بیرون خریده و اومده وقتی بهش میگم مثلا فکر میکنی اگر به من یه خبر بدی من میخوام برم بیرون یه پیچ بخرم من جلوی پیچ خریدنت رو میگیرم؟! خب یه خبر بده
یا چند شب پیش از بیرون اومدیم رفته ماشین رو پارک کنه دو ساعت نیومد توخونه ساعت تقریبا ۱۲شب شد
اخه همیشه ۱۱میخوابیم دیگه خیلیییییی نگران شدم رفتم در ساختمان ببینم کجاست دیدم در روهم باز گذاشته بعد شنیدم صداش از خونه خواهرش میاد میگم خب بنده خدا یه خبر بده فقط کجایی
بعد ادامودر میاره میگه دزد اومد من ادم گنده را برد
یا میخواد بره سرکار ادامو درمیاره من دارم میرم بیرون با اجازه شما
خیلی لجم میگیره از این رفتارش ( اصلا نمیگم کجا برو کجا نرو فقط میگم یه خبر بده الان میرم از خونه بیرون)