تاپیکای قبلمو ببینین تاحدودی میفهمین چه خانواده شوهر سوءاستفاده گر وبی رحمی دارم تا جایی که تیغشون بره میبرن وباسیاست ومظلوم بازی میخان شوهرمو سمت خودشون بکشن ومنو آدم بده کنن.
امشب شوهرم یه وسیله میخاست بده پدر مادرش گفت شب اونجا بمونم به نظرت یا نه من هم گفتم بمون .
وللللللی پشیمانم کاش مثلا میگفتم یه کم مریضم نرو پیشم بمان چون میترسم پرش کنن
آخه خودش خانه داره ومتهله چرا باید بره اونجا به خدا میترسم پرش کنن
کارم اشتباه بود مگه نه؟باید با سیاست نمیزاشتم بره؟؟نظر شما چیه؟