28سالمه مامانم فوت شده خیلی ناعادلانس
اره دقیقا ... همسر من هم اگه تجربشو داشت درک می کرد ولی بقول شما انگار برکس میشه
سر فوت مادرم تازه خاکسپاریش بود توقع داشت هر وقت اون میخاد برم سرمراسم اخه مگه میشه خیلی تو دلم نفرین کرد و انگار شما هم شررایطتتون خوب نیست چقدر بده واقعا ماها صبرمون خیلی زیاده که این چیزا رو تحمل می کنیم وقتی خودشون گرفتار بشن میفهمن
عزیزم انقدری که من فهمیدم تو این دنیا هیچ عدالتی وجود نداره.. اینایی که دلمونو میسوزونن اتفاقأ به این درد گرفتار نمیشن ولی منی که همیشه تو عمرم مراعات همه رو کردم و حواسم بوده ناخواسته رفتاری نکنم که دل کسی بسوزه و آه بکشه، انقد زندگیم سیاه و خرابه 😓
روح پدرومادر عزیزت شاد...
پسر ۲۲ ساله زیبای من در جنگ ۱۲ روزه شهید شد
روز دوم خدمتش در بهداری پادگان تهران،
پرستار بود
نخبه مودب مظلوم پرامید بی دفاع بی پناه...روز تولدش
در آخرین ساعت جنگ شهید شد
دیروز روز سرباز بود سر مزارش شیرینی بردیم..
دلت رو بذار جای دل خون من و مادرای شهدای این جنگ
و بدون همیشه دردهای خیلی استخون سوز تری هست مثل داغ جوان
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
