جز شما کسیو ندارم 🖤 ک درددل کنم
از هم جا بودیم ولی همیشه تو ذهنم بود
آدم هم نبودیم خودشم تو آخرین تماس گفت بهم ک تصمیم درست گرفتی ک رفتی ،ولی همیشه ته ذهنم حضور داشت
اونهمه استعدادش تو کارش ....چه حیف...
بهم گفت تو اخرین تماسش ک چقدر تو کارش خفن شده (پارسال بعد یکسال و نیم از کات زنگ زد حالمو بپرسه اولش پیام داد گفت زنگ بزنم گفتم ن لطفا چون واسه من سخته حتی ب عنوان دوست عادی ولی بعدش زنگ زد یک ساعت حرف زدیم قصد برگشت نداشت اونم)
آخه مگه میشه ما کنار هم بودیم دوسال خیلی جوان بود و پرانگیزه و نخبه
اون الان زیر خاکه و من اینجا
چرا پایانش انقدر تلخ شد؟ چرا ازدواج نکرد؟ چرا مهاجرت نکرد؟
بس نبود دروانی ک شکست عشقی خوردم و تو اوجی ک دوست داشتم ازش جدا شدم . تازه داشتم ب روال عادی زندگی برمیگشتم ک این خبرو شنیدم دو ماه پیش
سعی میکنم بخندم یادم بره مشغول کنم خودمو .ولی فقط با ۴۰ درصد وجودم خوشحالم
اون رابطه تاثیر عمیقی تو وجودم گذاشته بود اصلا وصفش خیلی سخته خیلی
منم قبلا نمیفهمیدم حس از دست دادن چیه.فقط دارم حسرت روزای گذشتمو میخورم
ته دلم هیچی خوشحالم نمیکنه هیچی منی ک انقدر همیشه ذوق داشتم
پذیرفته بودم مال هم نبودیم ولی آخه این چه پایانی بود
کاش هیچوقت این اتفاق نمیفتاد🥀🥀🥀🥀🥀