من خودم رفته بودیم مهمونی حواسم نبود به میزبان گفتم خوش اومدی بد نگام
یکی از خاطرات دیگمم اینکه تو جمع یکی از فامیلامون یک حرف زد خنده داره بود من هی میگفتم و میخندیدم بعد بهم گفتن این حرف حرف بدیه
حالا چه حرفی بودمگه؟
زنعموم تو جمع چصید👺💔
لایک
اولین بار بود... میخواستم برم مغازه اونی که دوستش دارم.. درشون شیشه ای بود ندیدم.. با سر رفتم تو شیشه😃
یبار تو ذهن خودم داشتم ب یارو فحش میدادم... بعد طرف باهام حرف زد فحش ناموسیا رو از دهنم در رفت به اون گفتم🗿🎀
در زدن رفتم، دم در شلوغ بود فکر کردم داداشمه بهش با صدای بلند گفتم احمق مگه نمیدونی شلوغه فلان فلان شده و فش درو باز کردم یهو یه دست مردونه با رگهای برجسته دیدم من اینجور😶 تازه داشتم لود میشدم که خواستگارم از فامیل بود🤣🤣 اونا همیشه منو یه دختر آروم و ساکت و خجالتی دیدن پسره اینجور😐😅 منم هی عذرخواهی 🤣 میگه بهم صدات تا اون ور خیابون میاد 🤣
به همسرم میخواستم بگم شوهر خواهرش
گفتم خواهر شوهرت بعد حرفمو زدم 😂😂
داخل باشگاه بودیم یک خانمی بود پسر بزرگ داشت یکی از بچه ها بهش گفت عروس نمیخوای دیگه نیومد باشگاه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
