ب وسواس فکری عملی عادت کردم. ینی هردفعه گفته کارشو. انجام دادم تا حالم خوب بشه. حالا یه جایی دعوا کردم و نتونستم جواب طرف مقابلمو بدم و حالا اصلا نمیتونم از این قضیه رد بشم و همش فکر میکنم باید برگردم و جوابشو بدم تا آروم بشم و این افکار از بین برن. ینی دادو بیداد کردم بعدش اونم داد و بیدا کرد من دگ. موندم ینی ادای سلیطه بازی در آوردم اما ریدم حالا ذهنم. میگه برگردون اون لحظه رو ابروتو جمع کن اما نمیشه . حالا چیکار کنم ک ی حرکتی بزنم ک ذهنم آروم بشه و اعتماد بنفسم برگرده.