مادرشوهرم گفت قربون من بری

خیلی بد گفته. شایدم شوخی داره البته

همونجا باید ی چیزی میگفتی دیگه بحثو کش نده 

دمپاییارم بندا ی گوشه نپوش 

چقدر پررو😑😑😂

میگفتی خدا نکنه مگه جونمو از سر راه آوردم

همون دمپایی رو پس بده دیگه کشش نده اعصاب خودتم خورد نکن

بیخیال

سر این مسائل ساده دعوا میشه

ارزش نداره

فقط میخندیدی و تمام

ول کن بابا بگذر درضمن چشم به دهن بقیه نباش اونجوری هرروز باید دعوا داشته باشی مثل همین دخترداییت

اهمیت نده یعنی نشنیدی ....نشون میده عقل درست و حسابی هم نداره اگه باز تکرار کرد بگو من که حیفم پسرت یا دخترت به قربونت انشاالله ....

وا چقدر بی ادب. میخواست نخره که منتم نذاره بعدش.

شاید شوخی کرده،قربان من بری🤣🤣

ببین من خواهرشوهرم یه مانتو خرید بود مفت بعدچون براش بزرگ بود به من گفتن بیا تن کن منم پوشبدم وبعدگفتن خوب مبارکه واینا داشتیم میرفتیم بیرون گفتن بپوش منم گفتم ن حالا بعد بعد اومدنی خونه ام اوردمش ولی انداختمش اشغالی مگه من اشغال پوشم ولی پیش اوناهیچی نگفتم وبحث نکردم 

اصلا توجه نکن بیخیال باش اون دمپاییارم بزن گوشه کمدت نپوش اصلا برات مهم نباشه بیخیال بابا ببین من حتی با مامانمم میحرفم کافیه یه کلام درد ودل کنم یاخودش اینجا باشه یه کلام حرف ازمادرشوهرم بشنوه دیگه ول نمیکنه انقد میگه میگه که ناخواسته منکه نمیخوام تحریک بشم میشم ویه فاجعه میشه توزندگیم باورت میشه من شاید ازمشکلاتم سالی به دوازده ماه چیزی به مامانم بگم اونم لابه لای حرفام چیزی ناخواسته بپره توام دخترداییت گف بایدبه شوخی وخنده رد میکردی میگفتی ن بابا منظوری نداشت باهم شوخی داریم و بعدا اصلا اون دمپاییا رو پات نمیکردی تموم میشد میرف به نظرمن بیخیالی درمورد حرف بقیه بهترین راه برای زندگیه نمیگم خودمم یه جاهایی قاطی میکنم ولی توخودم حلش میکنم دیگه اینوراونور ارجاش نمیدم ببین ته اینکه این یه چیزی بگم اون یه چیزی بگه اینه که خدایی نکرده زندگی ادم به بن بست برسه مثل دخترخاله من که زندگیش سراین چیزا پاشیدازهم ودیگه الان پشیمونه ولی کاری نمیشه کرد