2777
2789
عنوان

بیاین یه لحظه تو ور خدا

41 بازدید | 3 پست

سلام من ۱۸سالمه و با یه نفر قراره ازدواج کنم توی اقوام اونم ۲۰سالشه.قیافشم خوشگله چشماش رنگیه بعد چند روز پیش دخترعمم اومد بهم گفت رفتم خونشون مامانش بهم گفته یه دختره هست که رشته انسانیه و وکالت میخواد بخونه و اینا و دختره هم دوستش داره...منم عصبی شدم دوسه روز صبر کردم ببینم خودش میگه یا ولی نگفت زنگ مامانش زدم گفتم توی این چند سال من با شما صاف و صادق بودم هرچی میشد بهتون میگفتم حال‌ام ازتون میخوام که صادق باشید با من اونم قسم جون دخترشو خورد گفت دختره همسایه خواهرش بوده اون شماره پسرشو بهش داده بعد گفتش وقتی زنگ زده بهش اون گفته نه من کس دیگه ای رو دوست دارم و زده بلاکش کرده. خیلی طولانی گفتم😆 حالا اینو بخونید بقیشم میگم

بعدش مامانش گفت پسرم پای عشق چندین سالش وایساده...ولی من خیلی ناراحت شدم که باهام درمیون نذاشت چون قبلا هر اتفاقی میوفتاد میگفت بعد بهش گفتم چرا نگفتی گفت یادم رفته

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز