2777
2789

ترس از سوند 

آمپول بی حسی 

فشار دادن شکم 

درد و زخم شدن سینه 

درد بعد عمل 

بخیه 

ای خدااااا😭😭😭


اقایون درخواست ندن❌❌کسانی ک شخصیت ندارن ریپ نزنن❌❌کسانی ک هنوز تو بچگیشون موندن هم ریپ نزنن❌❌

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

من چون پیج دکتر زنان زیاد دنبال میکنم


اون بی حسی ک میزنن وحشتناک نیستش

یکی گفت دردش در حد همون انژیوکت سرم هستش

موقع تزریقش همیشه فیلم میذاره


دکترت خوب باشه و تیمش هم خوب باشن حله


برای فشار شکم هم

چون بی حسی

همون تایم فشار میدن


بعدشم ک دوباره برای فشار میان

چون بی حسی

میگن قابل تحمله



نگران نباش


ترسات رو با دکترت مطرح کن🩵🩵🩵🩵

الهی مرا در شب فقرم بسوزان اما محتاج نامردان مگردان ❤️‍🔥

من انقددرد سست هستم...سوند اگه بلده کارباشه اصلا نمیفهمی  و من نفهمیدم..آمپول بی حسیم اومد یه خانوم بزنه یهو یه عاغایی وارد شد گفت برو برو تازع کار به شوخی نمیتونی جای منو بگیری ..عاغاعه برام زد و واقعااااا نفهمیدم...فقط حین عمل خیلی لرز داشتم و بعدشم از سری دراومدم بشدت درد که اومد مورفین زد توی رونم آروم شدم ..۴ تاشیاف زدم ک فایده نداشت..شکمم فشارندادن اصلا 

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده  سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ..زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ..بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤پسرم هامین
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز