راه حل که هست کلا نا امیدی
به بچه هات انتقال نده که راه حلی نداره من آشنا هامون دخترش اویزوون بود بعد مدتی رفتن یعذشهر دیگه مامانش پشت تلفن میگفت دخترم تغییر کرده زیاد حرف نمیزنه باور نمیکردم تا اومدن و با چشم خودم دیدم چه خانمی شده
تازه باز یکی میشناسم دخترش ساکت نمیشه سرخوشه اصلا حالیش نیس ولی پدر مادرش قربون صدقش میرن و اصلا خودشون رو درگیر رفتارایبچه نمیکنن 15سالش هم هست
خدا رو شکر کن بچه هات سالمن الحمدالله
حرفات کاملا درسته ولی قبول کن تو این دور و زمونه آدمای ساده خیلی اذیتن
ببین من میرم خونهمادر شوهرم اگه عمه یا سوهر عمه یا جاری م اونجا باشن بچه هام لباسم میگیرن و بزور میان داخل اون اتاق
منم موبایل میدم دستشون سرگرم بشن
شب هم همش دندو قروچه میره بعد پشیمون میشم زورش کردم باید با ارامش بیشتری بیارمشون تو جمع نترسن گناه دارن ببین هر مادری با یه مسکلاتی درگیره بچه تا بالغ میشه دردسرایی داره باید با آرامش پیش رفت
من همیشه از بچه هام خواستم بچه های خوب نباشن بچه باید شیطونی کنه گفتم بچه خوب دوست ندارم تا استرس نداشته باشن البته دعوا هم میکنم ولیگفتم من هم مشکلاتی دارم کمال گرا هستم شما و من سعی کنیم کمالگرا نباشیم لازم نیس همه چی عالی باشه نقاشی کشیدی نمیخواد دوبارهربکشی همون خوبه سخت نگیرین
با این عقل چرا چند تا بچه زاییدی اخه!!!
ن بابا گناه چی میری با حضرت محمد هم سفره میشی واقعا کاش خدا بچه به همه نده
منم یک احمقم
مخم هیچ جا درست کار نکرده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
