خانوادم یعنی خواهر و برادرهام و مادرم با هم قرار گذاشتن فردا برن یه جای تفریحی ولی به ما نگفتن زنگ زدم زنداداشم گفت داریم وسیله آماده میکنیم دلم شکست از اونا ناراحت نیستم ولی از مادرم ناراحتم یا زخم زبون میزنه یا نفرین میکنه یا بی اعتنایی میکنه منو بچه هام تنها بودیم مگه جاشون تنگ میشد ما هم بریم ؟به خدا وقتی دوباره پولدار بشم تمام این کاراشو تلافی میکنم
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
ایشالله...ولی بنظرم ب کتفت بگیر...چرا بخاطر یه سری اعصاب خودت وبچهات خراب کنی...ببین ماهم بچه بودیم دایی ها..خاله ها..عنوها...همین رفتارو میکردن...خدا روشکر الان همه محتاج ماهستن...بخدا حتی میخان دختر بدن ب داداشامون قبول نکردیم.ایشالله بچهات بزرگشن دیگه سلطان جهانبانی گلم
اسی من تو ام یا تو منیمنم زندگیم ب گره افتاده مجبور شدم بیام خونه مادرم با بچه هام روزی ی فیلم سرما ...
به خدا قسم حلالش نمیکنم همش نیش و کنایه همش تحقر که چرا چاقم چرا شوهرم وضع مالیش خرابه چرا شوهرم بد اخلاقه کسی نیست بگه باشه شوهر من بداخلاقه قبول ولی تو که مادری چرا با من اینجور رفتار میکنی گناه من چیه که روزگار باهام خوب تا نکرده
ایشالله...ولی بنظرم ب کتفت بگیر...چرا بخاطر یه سری اعصاب خودت وبچهات خراب کنی...ببین ماهم بچه بودیم ...
من از غریبه نمینالم حتی از خاله و عمو خواهر و برادر نمینالم من از مادری ناراحتم که منو بدون میل خودم به دنیا آورده و حالا جوری رفتار میکنه که حتی حیوانات هم با بچه هاشون اونطور رفتار نمیکنن
عزیزم تو وقتی ازدواج کردی یعنی خونوادت جداس حتی بعد طلاق و باوجود بچه....به کسی وصل نباش و خودت با ب ...
چطور اون زمان که پولدار بودم جرات نداشتم بگم با شوهرم رفتم تا پارک محله مون مادرم سریع اعتراض میکرد که چرا به اون نگفتیم حالا که اوضاع مالیم خرابه دیگه من از اونا جدا شدم؟