بالاسربچم که تب داشت بودم ظهرم بخاطر ناهار و اینا و رسیدگی به بچم و هم اینکه مامانم خونمون بود نشد تا ساعت ۵ونیم عصر بخابم اونموقع خابیدم شوهرمم از سرکار اومده بود خسته بود نخابیده بود بچممون تازه یکم بهترشده بود خابید،بخاطر اینکه ی مزاحم داریم درکوچمونا گاهی وقتا میزنه فرار میکنه بخاطر همون آیفونو خاموش کردم،بعد ۶مادرشوهرم اومده بودن درکوچه مانفهمیده بودیم با دخترشو نوه ش..الان آشوب و قیامت بپا کردن که چرا ما ایفونو خاموش کردیم و شما خواب پرستیت و شما بلد نیسید دوتایی از پس ی دونه بچه بربیاید مردم دوسه تا بچه دارن..شما فلانید و بیسارید منم هیچی نگفتم چون اومدم خونشون شوهرمم گفت اره تو درست میگی من حوصله بحثو ندارم کشش ندید لطفا..حالا موندم باخودم بخاطر ی آیفون دارن چیکار میکنن و درک ندارن بچه من ویروس گرفته سه شبانه روز مریض بوده تب کرده برامادر بچم سخته..واقعا از این حجم بیشعوری میمونم