2777
2789
عنوان

نسبت به شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 1606 بازدید | 74 پست
همینه دلیلش..ولی سعی کن ببخشی و دوباره شروع کنی..انگار تازه آشنا شدی..به خودت تلقین نکن که دوسش ندار ...

اما دست خودم نیست.  قبل تر مثلا وقتی نشسته بود میرفتم مینشستم تو بغلش خیلی دوس داشتم اما الان حتی کششی ندارم برم تو بغلش بشینم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خیلی حس بدیه

من انقد شوهرم دوست داشتم میمردم براش

سنتی ازدواج کردیم 

بعد هر چی مشکلات داشتیم حل میکردیم

ولی وقتی با خانوادش به مشکل میخوردم پشتم خالی میکرد 

انقد خالی کرد پشتم و یوقت به خودم آمدم دیدیم طبق عادت دارم باهاش زندگی میکنم 

الانم دلم میگه بچم ۱۴ شد ازش جدا شم

نوشته بود ...شباهت من و دیوار های خانه ام این است که هر دو به ناچار ایستاده ایم.....😭..من زنی بودم که صدمو برا شوهرم گذاشتم اما هیچ وقت کافی نبودم ...زنی شدم که دیگه از مرگ هیچ ترسی ندارم ....شرایط مالیم خیلی بده ...خیلی خیلی محتاج دعاتونم 😭من یکی از طرفدارای  الناز شاکردوستم  اسم پروفایلمم بخاطر اونه

یه مدت بینمون مشکل افتاد

بشین باهاش حرف بزن ولی نگو مثله قبل نیستی بهش بگو اگه این روند ادامه داشته باشه نسبت به هم سرد میشیم . بذار عذرخواهی کنه و ببخش تا آروم بشی و رابطه ات بشه مثله قبل یا حتی بهتر

من انقد شوهرم دوست داشتم میمردم براشسنتی ازدواج کردیم بعد هر چی مشکلات داشتیم حل میکردیمولی وقتی با ...

ما هم ازدواجمون سنتی بوده و بسیار مشکل داشتم اما به معنای واقعی عاشقش شدم به حدی که اگه درد میکشید درد میکشیدم،  طاقت ثانیه ای دوریشو نداشتما الان خیلی بی حس شدم جوری که خودم اذیتم. 

ینی دیگه هیچوقت مثل سابق نمیشم؟ 

من خودم شوهرمو خیلی دوس داشتم اما هر بار تا خواستم باهاش حرف بزنم سرم داد زدو حرف های زشت ناموسی بهم زد و الان هم که تهمت میزنه دیگه حتی دلم نمیخواد ببینمش وقتی خونه نیست راحت ترم وقتی میاد خونه انگار عذاب الهی برام فرستادند

ما هم ازدواجمون سنتی بوده و بسیار مشکل داشتم اما به معنای واقعی عاشقش شدم به حدی که اگه درد میکشید د ...

چند ساله ازدواج کردی

بچه داری؟

نه دیگه مثل من طبق عادت زندگی میکنی

ما باز سنتی بودیم عاشق شدیم بعد ازدواج اینجوری شد

وای له حال اونایی که عاشق میشن ازدواج میکنن

نوشته بود ...شباهت من و دیوار های خانه ام این است که هر دو به ناچار ایستاده ایم.....😭..من زنی بودم که صدمو برا شوهرم گذاشتم اما هیچ وقت کافی نبودم ...زنی شدم که دیگه از مرگ هیچ ترسی ندارم ....شرایط مالیم خیلی بده ...خیلی خیلی محتاج دعاتونم 😭من یکی از طرفدارای  الناز شاکردوستم  اسم پروفایلمم بخاطر اونه

بشین باهاش حرف بزن ولی نگو مثله قبل نیستی بهش بگو اگه این روند ادامه داشته باشه نسبت به هم سرد میشیم ...

رفتم خونه پدرم چند باز زنگ زد پیام داد نرفتم تا روز آخر تهدیدم کرد که جهازمو پس میفرسته که مثلا منو بترسونه اما بازم زیر بار نرفتم دیگه وقتی دید قبول نمیکنم قول داد که اخلاقشو درست کنه منم قبول کردم اومد دنبالم برگشتم اما نه مثل سابق

من خودم شوهرمو خیلی دوس داشتم اما هر بار تا خواستم باهاش حرف بزنم سرم داد زدو حرف های زشت ناموسی بهم ...

اتفاقا منم چند روز پیش حواسم نبود بهش گفتم وقتی خونه نیستی منو بچا تو خونه عشق میکنیم خیییلی ناراحت شد

چند ساله ازدواج کردیبچه داری؟نه دیگه مثل من طبق عادت زندگی میکنیما باز سنتی بودیم عاشق شدیم بعد ازدو ...

نردیک به ده ساله. 

دوتا بچه دارم. 

ولی خیلی حس بدیه بدون عشق زندگی کردن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز