من یک ساله عروسی کردم دو سالم عقد بودم همسرمو خیلی دوست داشتم اونم بهم خیلی ابراز علاقه میکرد که بهش دلبسته شدم ولی همیشه هر چند وقت یکبار بحث راه مینداخت حرفهای الکی اعصاب خورد کن و دعوا منم آدم ارومی هستم خیلی بهم میریختم
الان حس میکنم علاقم بهش کم شده انگیزم به زندگی کم شده چون با خودم فکر میکنم این آدم بد اخلاقه یه روز یکاری می‌کنه که زندگیمون دیگ از هم می‌پاشه تو این سه سال هم سه بار پیش اومده اسم طلاق ببره با خودم میگم دفعه بعد که اسم ببره دیگ کنار نمیام و جدا میشم
ولی از اون طرف دوست داشتنه هنوز هست بهش وابسته ام واسه همین بلاتکلیفم نمی‌دونم تا کی میتونم باهاش زندگی کنم واسه همین نمی‌ذارم بچه دار بشم چون نمی‌دونم تهش چی میشه
