خونشون بودم واسشون شله زرد آوردن جلوی چشمم به خواهرشوهرم گفت برو بزاریخچال بعدن میخوریم😅😐
درصورتی که هم میدونه خیلی شله زرد دوس دارم هم حاملم
هعی
چه بیسعور
عقده داره
شاید یادش رفته خودت بگو بهش
دقیقا مثل من --اینقدر تودوران حاملگی این اتفاق برام افتاده نشستم زار زار گریه کردم
وای😂امان از شما زنا
تو هم عین خودش رفتار کن از این به بعد
منم دیشب هوس میوه کرده بودم مادرشوهرم هی به این و اون تعارف کرد اصلا اسم منو نیاورد
رک میگفتی هوس کردم بخورم خخخ
زعفران دارع
هنوز خونشونی؟ شاید بعدا میده😑
مادرشوهر که مادر نمیشه جانم
اگه مامانمون بود میگف بردار ببر خونتون
شاید یادش رفته
ما یبار مهمون اومد خونمون شیرینی آوردن گذاشتیم کنار بعدا بیاریم پخش کنیم یادمون رفت 🤕
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
