شوهرم چه کارا که نکرد

اخی بچه ها هم کوچیکن

خونه اجاره کردی 

من بخام بچه رو ببرم شوهرم نمیده بمن ۸ سالشه 

گذاشتم برا بزرگتر که شد اگه نتونستم تحمل کنم اون موقع تمومش کنم 

شوهرت تو خونه تنهاست؟ یا با مادرشه؟

کاش شوهر منم اهل نماز و روزه بود

خب برگرد خونه، نمی‌ترسی خیانت کنه؟

با مادرشوهر تو یک خونه زندگی میکنی یا هرازگاهی میاد خونتون؟

میفهمم عزیزم 

اتفاقا منم دنبال مرد خیلی خوشگل نیستم، همین که معمولی باشه و به دلم بشینه کافیه

واقعا به حرفت رسیدم که اخلاق از همچی مهمتره

تصور کن نامزد سابق منم دقیقا مثل شوهر شما بود. حتی پلیس بود و در یگان ویژه.

با این تفاوت که نماز هم نمیخوند و من بخاطر مسئله نماز خیلی حساس شده بودم چون خودم الحمدلله اهل نماز اول وقتم. تو این مسئله خیلی جروبحث داشتیم تا اینکه حس کردم اصلا ایشون با من هم مسیر نیستن.نامزدم در دوران آشنایی دروغ گفتن که مذهبیم ولی نبود

درکنار همه اینا، خیلیم بددهن بود و ناسزا میگفت ولی دست بزن شدیدی نداشت. شایدم باهاش جلو نرفتم وگرنه کتکاشم مثل شوهر شما بود 

خلاصه که از خدا یک مومن واقعی میخوام نه ازین مذهبی‌هایی که کتک هم میزنند، خیانتم می‌کنند، خرجی هم نمیدن

حالا من که خودم معلمم نیازی به خرج دادن نداشتم ولی متوجه شدم نامزدم بعدا حتی خرج خونه هم نمیده، به من می‌گفت گرسنگی بکش تا حال فقرا رو بفهمی

یاحسین. یعنی شوهرتون حتی به فکر سلامتی مادر بچه هاش نبود؟

راستی حتی با زبون خوش هم نرم نشد همسرتون؟ نمیخوام بگم شما مقصری ولی خب میگم شاید دلیل داره یکی عصبانی بشه.

مخصوصا چون میگید شوهرتون یه مدت خوش اخلاق بودن موقع تولد فرزند دومتون میگید خیلی مرد خوبی شده بود

همسر شما دوقطبی هست 

کنترل گر هست و باید کنترل بشه اینطور عادت کرده باید پیشش محکم باشی با اعتماد به نفس اونا عادت کردن کنترل بشن 

هم اینکه نمیتونه همزمان هم دل مادر رو بدست بیاره هم همسر مهارتش رو نداره فکر می‌کنه یا جای مادر تو قلبشه یا جای همسر 

خیلی بده 

باید خیلی زبون باز باشی در عین حال قاطع سرکوبش کنی تابه حرفت بشه 

این بدبخت ارزش احترام واقتدار رو نداره

قوی باش

معمولا آدمای جذابی هستن  چون به خودشون میرسن  خیلی ریز بین ودقیق هستن ولی نزار بهت آسیب بزنه وکنترلت کنه هویت مستقل خودت رو داشته باش