چند سالته
فکر میکنم اختلاف سنیتون زیاده
تنها بحثم سر رفتن به خونه پدر مادر این بوده که چون شوهرم موقع رفتن به خونه مادرم دست دست میکنه دیر برسه همیشه ساعت ۹ شب میریم شام خونه مادرم منم گفتم چطور خونه مادرت میری ۸ شب اونحایی خونه مادرمن همه کار میکنی دیر برسی اونم گفت برا شام میریم دیگه من چیکار دارم اونجا زود برم منم گفتم پس من خونه مادرشما چیکار دارم زود برم سر این موضوع بحث کردیم
چرا مادرش اون حرفارو زد کاملا یهویی
همین مادر شوخر حالا اگه یه اتقاقی برا پسربیفته والا هیچ کار هست
حالا که میگه عروس خوبی نبودی رابطه را کم کن خیلی کم تا بفهمه می تونی خیلی بد باشی
کاملا میدونم چی میگی ولی گفتی عروسای طرف ما فتنه گرن سمت ما منم گفتم یه روز فقط یه روز با مادرشوهره من زندگی کن عردسش شو ..بعصی جاها عروس اذیت میکنن بعضی جاها مادرشوهر .ولی واقعا نود درصد اختلافای زن و شوهری از همین مادرشوهراست .مادرشما جز بیست درصد مادرشوهرای خوبه یه روز مادرشوهرمو میندازم تو زندگیش که بدونه زندگی با فتنه گر چیه هرروز دخالت جادو گری حسادت
آخه گفتی شوهرت گفته به خاطر تو، تو روی مادرش واستاده، احتمالا قبلش بحثی شده و شوهرتم با مادرش بحث کرده و عصبی شده
پررو کردیش دیگع از اول باید میگفتی اینکه چقدر برم خونه مامانم به خودم مربوطه ....بهش بگو من دبگه با خونوادت رفت وآمد ندارم چون عروس بع قول مامانت با فراستی نیستم هوش به حال مادرت که مادرشوهر با فراستی هست!!! دیگه هم ن خیلی محلشون بزار ن خیلی خونشون برو تا زنیکه بفهمه و آدم بشه تو باید مادرشوهرم رو آدم کنی تا شوهرت ادب بشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
