2777
2789

همیشه عجولانه بی فکر و احساسی تصمیم گرفتم کاش همه چیو میزاشتم به عهده ی خدا تا آنقدر بلا سرم نمیومد و استرس نمیکشیدم بابت تصمیمات احمقانه ام

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

منم همینطور خدا راه های خوب جلو‌میزاشت خودم گند میزدم ،مغزم پوکه

از سگ کمتر کمتر کمتر اگر بیام نی نی سایت هرموقع دیدین با تاکید بهم بگیدد🔨غمگین ترین تصمیم مهاجرت بود ک خیلی طول کشید تا بپذیرم و برم دنبالش،ولی الان بابت اون تصمیم غمگین طولانی خوشحالترین و شکرگذارترینم،خوشحالم ک در کنار اصیلترین دیندارترین غیورترین فرزندان کوروش💔 نخواهم زیست *امروز دلم خواست بنویسم نزدیک ب پانزده ساله منتظرم امروز ک روزها را شمردم دلم ب حال خودم سوخت پونزده ساااال هرشب انتظار و دعا و نذر و نیاز و شکست ...دعام کنید حتی الانم با ناامیدی و خستگی نوشتم دعام کنید یعنی تموم میشه این انتظار یا اینکه من تموم میشم؟

بیشتر احساسی و عشق و عاشقی آدمای خوبی سرراهم قرار می‌داد من پس میزدم و بدترین و انتخاب میکردم

این درسته که اون اتفاقا ارزشمند بودن، ولی اتفاقای اینده و زمان حال ارزش بیشتری دارن.

حسرت خوردنو بس کن و ادامه بده.

بیخیال منم مثل تو دقیقاعوضش تجربه شده برا از این به بعد

خب چ تجربه ای خواهر یه بار طلاق گرفتم دوباره ازدواج کردم گند زدم از بس بهم گیر میده به همه چی تیپ هیکل غذا از زندگی سیرم دوست بودیم اصلا همچین آدمی نبود خسته شدم

خب چ تجربه ای خواهر یه بار طلاق گرفتم دوباره ازدواج کردم گند زدم از بس بهم گیر میده به همه چی تیپ هی ...

چی بگم والا

مردا عین آفتاب پرستن بعد ازدواج رنگ عوض میکنن

روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست🩷

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز