2777
2789

مامانم اسم نوشته بره کربلا عروسمونم میشه بچه خواهرش. میخاد زایمان کنه. خالم گفته من نمیتونم برم تو باید بری. خونه داداشم دوره هف هش ساعت بیشتر راهه دل مامانمو شکستن و گفتن وظیفه توعه بری مامانمم راهی کربلا بود. از طرفیم مامانم دلش نیومد اونارو ول کنه و با دل شکسته رفت خابید خیلی ناراحت شدم و کاریم از دستم بر نمیاد😞 مامانم ب خالم گفت چند روز یا ی هفته بمون من اومدم تو برو خونه اصلا قبول نمیکنه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ب حق چیزای نشنيده...

مامانش چرانمیرع؟.اصلا عروستون خودش، با مادرت راحته،

کاش زندگی برعکس شروع میشد ...پیر به دنیا میومدیم با یه عشق جوون میشدیمآخرشم یه شب تو بغل مادرمون میمردیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز