بهانه میگیره حسابی اخلاقش عبن رادمهر نیست.اصلا لوس تره حساس تره دیشب رادمهر ۸خابید خیلی خسته بود اخه چون هرشب با داداشش میخاببد کمبود منو حس نمیکرد
دیشب باباش نبود منم رو تخت بیمارستانی نخابیدم رفتم کنار رادین دراز کشیدم تا خابش ببره بعد بدم جام دیدم سرشو کرده زیر بالش با ی عالمه بغض و چشاش پر گفتم چی شده نی نی جونم گف من گمگینم 😅 گفتم چرا غمگینی گفت تو کی خوب میشی منو بزاری رو پات🥲 با من بدو بدو کنی قطار بازی کنی 🥲
بازی هیچکس بهش حال نمیده
مامانم بنده خدا ی دقیقه نمیزاره حوصلش سر بره تو کارای خکنه مشارکت میده بازی میکنی حتی دنبال بازی با وجود دیسک کمر یا بابام خیلی دل ب دلش میده بازی میکنه ولی خودمم حس میگنم هیچکدوم هیجان منو ندارن براش اگه بدونی چکارا میکردم😂 چقدر میدویدم عین ی بچه بودم ی همبازی واقعی اصلا حس نمیکردم ۳۰سالمه با جون و دل بازی میکردم
خیلی گفتم زود زود خوب میشم دیگه این اواخر باور نمیکنه چپ چپ نگام میکنه😂
حتی بغلم نمیاد از بس زخم زیلی بودم میترسه بهم بخوره دردم بیاد هر وقت میگم یکم بیا بغلم فرار مبکنه میگه ن تو اوخ شدی😢 یا با احتیاط و رعایت فاصله لپشو میاره جلو ک بوس کنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
