ما زیاد خونه مادرم نمیاییم بداخلاقی و تندیش زیاده خودم تنهایی سر میزنم بیشتر ولی هر هفته خانواده شوهرم دورهمی دارن شب نشینی اعیاد محرم همیشه اونورم با اینکه جاری و خواهرشوهرم خیلی اذیت میکنن ولی تحمل میکنم دیشب اومدیم خونه مادرم طبق معمول مادرم شروع کرد مقایسه و فلان شوهرم موقع خواب گفت این حرفهاچیه مادرت میزنه منم گفتم به همون بی احترامی های که خواهرت مدام بهم داره ببخش چطور من هر روز تحمل کنم تو ی بار تحمل نداری دیگه ساکت شد
به لحظه ای فکر می کنم🍁🍁🍁که بعد از هر بار اشک ریختن🍁🍁🍁صورتم را با دستان خودم پاک می کنم🍁🍁🍁خودم را مرتب می کنم 🍁🍁🍁و به زندگی ادامه می دهم🍁🍁🍁به گذرا بودن همان لحظه فکر می کنم 🍁🍁🍁و گذرا بودن مابقی اتفاقات زندگی 🍁🍁🍁و گذشتن عمری که از شما چه پنهان 🍁🍁🍁به فردایش هیچ اعتباری نیست🍁🍁🍁 و در همان لحظه نفسی می کشم🍁🍁🍁هر اتفاقی که نیاز به بخشش من دارد می بخشم 🍁🍁🍁و می گذارم در گذشته ام برای همیشه بماند🍁🍁🍁و ادامه لحظه های باقی را 🍁🍁🍁 نوش جان می کنم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
منم یه بار جواب مشابهی به همسرم دادم گفتم فلانی در فامیل شما هم همین رفتارو داره اینا رو فقط باید پذیرفت چاره ای نیست . به نظرم لحن گفتنت مهمه اگر تحقیر نکنی همسرتو مشکلی پیش نمیاد مثل یه واقعیت تلخ منطقی بیانش کن اگر سرکوفت نزنی بهش چیزی نمیشه اتفاقا جواب خوبی هم هست
اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚