یادم نمیاد هیچ وقت خدا دستمو گرفته باشه
همیشه یه دردو مشکلم با یه دردومشکل بزرگتر دیگه جایگزین شده
اونقدر زندگی سختی دارم😔
زندگیم از هر طرف بن بسته
از وقتی به دنیا اومدم دربدرو بی کس بودم به امید اینکه بزرگ شدم ازدواج میکنمو و خانواده تشکیل میدم یه پشت و پناهی پیدا میکنم
بزرگتر که شدم ایندفعه مشکلم شد ازدواجم
یک بار یه ادم نرمال نیومد تو زندگیم
یکی بیخود پیدا میشد کلی باهاش اعصاب و روانم بهم میریخت و بعد تموم شدن یکی بدتر از قبلی
تا الان که ۳۶ سالمه همچنان تو این چرخه ام😔
پس اون خدایی که برای اطرافیانم اینهمه خوب جفت و جور میکنه و میچینه چرا منو اینطوری آواره ول کرده😔😔